به حکمی قطعی گفته میشود که جز در مواقع استثنائی، امکان تغییر در مفاد آن وجود ندارد و از همه نظر قابل اجرا است. رای یا حکم قطعی از جانب دادگاه تجدید نظر و یا دادگاه بدوی صادر میشود. توجه داشته باشید که در برخی از موارد پیشبینیشده در قانون آیین دادرسی، مانند اعاده دادرسی، میتوان حکم قطعی را تغییر داد.
عناوین مهم
اما حکم قطعی در قانون چیست و چگونه شامل میشود؟ در چه مواردی پس از رای دادگاه بدوی حکم قطعی است؟ برای گرفتن پاسخ این سوالات و آشنایی بیشتر با این موضوع ادامه مطلب را از دست ندهید.
حکم قطعی چیست؟
حکم غیرقطعی و قطعی به معنی آن است که آیا امکان اعتراض برای یک حکم یا رای وجود دارد یا خیر؟ اگر برای حکم صادر شده از دادگاه امکان تجدید نظرخواهی و اعتراض وجود داشته باشد، غیرقطعی بوده و قابل اجرا نیست. درصورتیکه حکم مرحله بدوی را بگذراند و مورد تجدیدنظر باشد، آن را حکم قطعی در قانون میداند.
بیشتر بخوانید – (وکیل ملکی)
سرمایه گذاری در املاک، یک راه عالی برای کسب درآمد و افزایش ارزش دارایی ها است. اما برای اینکه بتوان از این سرمایه گذاری به بهترین شکل ممکن استفاده کرد، نیاز به دانش و تجربه کافی در زمینه املاک است. وکیل ملکی، یک متخصص حقوقی است که می تواند به افراد کمک کند تا در زمینه مسائلی مانند خرید و فروش ملک، اجاره ملک، ارث و میراث، و… مشاوره حقوقی دریافت کنند.
خرید و فروش ملک، یک فرآیند پیچیده است که نیاز به دانش و تجربه کافی دارد. وکیل ملکی می تواند به افراد کمک کند تا بتوانند ملک مورد نظر خود را با بهترین قیمت و شرایط خریداری کنند.
آشنایی با استثنائات حکم قطعی در قانون
بهطورکلی این مسئله دارای چند استثنا است که شامل موارد زیر میشود:
- درصورتیکه حکم بدوی صادر شده، تجدیدنظر نشود و مهلت اعتراض آن تمام شود، حکم قطعی است. به عنوان مثال رای دادگاه صادرشده و ابلاغ میشود، در این صورت از زمان ابلاغ شخص در همه یا بخشی از پرونده 20 روز فرصت دارد که درخواست تجدیدنظر کند. با سپری شدن این مدت و ارسال نشدن درخواست تجدیدنظر و عدم مراجعه به شعبه بدوی در مدت 20 روز، حق تجدید نظر ساقط شده و حکم قطعی میشود.
در برخی از مواقع اشخاصی وجود دارند که برای استفاده از تسهیلات قانونی به ویژه در دادگاه کیفری، حق تجدیدنظر را ساقط میکنند. لازم به ذکر است که از زمان ابلاغ تاریخ تمامی مواعد محاسبه میشود و زمان تنظیم یا ثبت فقط برای رعایت مقررات اداری است.
- در مواردی خاص، برای تعداد محدودی از پروندهها بعد از مرحله تجدیدنظر، در دیوان عالی کشور میتوان اعتراض خود را ثبت کرد. در این موارد بعد از صدور حکم دیوان عالی که به آن حکم نهایی میگویند، رای قابل اجرا است. بهطورکلی دعاوی که در دیوان عالی کشور امکان اعتراض دارند با استناد به ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی شامل حجر و وقف، احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، نسب و طلاق میشود.
- در برخی از موارد احتمال دارد، شخصی که از او شکایت شده است در دادرسی حاضر نشود، پس وقتی رای بدوی علیه شخصی صادر میشود و با توجه به شرایطی امکان واخواهی وجود دارد (واخواهی به معنای اعتراض به حکمی بوده که علیه شخص و در صورت عدم حضور وی صادر شده است) قبل از تجدیدنظر مرحله واخواهی خواهد بود. پس شخص غایب میتواند در جلسه واخواهی و تجدید نظر شرکت کند. در این صورت بعد از 3 مرحله دادرسی برای شخص خواهان حکم یا شاکی، حکم قطعی صادر میشود.
بعد از صدور رای دادگاه بدوی در چه مواردی حکم قطعی است؟
در مواردی مانند موارد زیر بعد از صدور رای دادگاه بدوی حکم قطعی است:
- هنگامی که در شورای حل اختلاف رسیدگی بدوی انجام شود، پس از صدور رای در این شورا مرجع تجدید نظر دادگاه بدوی حقوقی است و بعد از آن حکم قطعی خواهد بود.
- براساس تبصره ماده 331 قانون آیین دادرسی مدنی، هنگامی که حکم صادر شده در دادگاه بدوی با توجه به اقرار صریح یکی از طرفین در دادگاه باشد، حکم قطعی است.
- همچنین با توجه به تبصره ماده 331 قانون آئین دادرسی مدنی، حکم صادرشده در دادگاه با توجه به رای یک یا چند کارشناس که طرفین نظر آنها را قاطع دعوی اعلام کرده باشد.
در گذشته در مواردی که ارزش مال از 3 میلیون ریال کمتر بود، امکان تجدید نظر وجود نداشت، درحالیکه براساس قوانین جدید شوراهای حل اختلاف، تمامی احکام کمتر از 20 میلیون تومان قابل تجدید نظر هستند. بند الف ماده 331 قانون آئین دادرسی مدنی نسخ ضمنی شده است.
توجه داشته باشید که بعد از صدور حکم قطعی در قانون امکان به جریان انداختن پرونده از طریق ماده 447 یا اعاده دادرسی و یا طرق اعتراضی دیگر وجود ندارد. اما این موارد در رای قطعی صادرشده هیچگونه مشکلی ایجاد نمیکند و رای صادرشده قطعی است. برای رسیدگی مجدد احتمال دارد حکم نقض به صورت مجدد مورد بررسی قرار بگیرد.
آراء غیرقطعی لازمالاجرا
لازم به ذکر است که مهمترین و اصلیترین اثر رای قطعی، امکان اجرای آن است، پس تا هنگامی که حکم یا رای به صورت قطعی نباشد، امکان اجرای آن مهیا نیست. ناگفته نماند که در این موضوع استثنائاتی وجود دارد:
- دستور موقت که به صورت همزمان با تجدیدنظر خواهی حکم اصلی، قابل تجدیدنظر است، اما بلافاصله بعد از صدور قابل اجرا است.
- قرار تامین اموال که در ماده 108 قانون آیین دادرسی مدنی صورت میگیرد، قطعی و غیرقابل تجدیدنظر است.
معرفی حکم قطعی در قانون
تصور کنید که احکام صادرشده به وسیله دادگاهها به صورت قانونی و صحیح صادر شدهاند، اما برای اطمینان از احکام دادگاهها در مقررات قانونی، براساس موازین قانونی صادر شده، امکان رسیدگی مجدد برای آنها پیشبینی شده است. همانگونه که در قسمتهای قبل ذکر کردیم، احکام صادرشده در دادگاهها به صورت احکام غیرقطعی و حکم قطعی در قانون است.
اگر از طرق عادی نتوان از حکم صادره، شکایت کرد، حکم قطعی بوده و اگر امکان شکایت وجود داشته باشد، حکم غیرقطعی است.
پس حکم قطعی در قانون به حکمی گفته میشود که از هیچ طریقی نتوان از آن شکایت کرد. در بعضی از احکام، امکان اقدام از طریق شکایت عادی وجود دارد، اما به علت اینکه محکومعلیه، در مهلت تجدیدنظر برای واخواهی اقدام نکرده است، حق از او سلب شده و حکم قطعیت مییابد. یکی از فواید مهم تقسیمبندی احکام صادره از دادگاه به احکام غیرقطعی و قطعی، علیالاصول احکامی که قطعیت یافتهاند، لازمالاجرا هستند.
بیشتر بخوانید – (وکیل جرایم رایانه ای)
با پیشرفت تکنولوژی و گسترش استفاده از فناوریهای رایانهای، جرایم مرتبط با این حوزه نیز افزایش یافته است. جرایم رایانهای، عبارتند از اعمالی که به صورت غیرقانونی و با استفاده از ابزارهای رایانهای انجام میشوند و موجب آسیب به افراد، سازمانها یا سیستمهای رایانهای میشوند.
وکیل جرایم رایانهای، یک متخصص حقوقی است که در زمینه قوانین و مقررات مربوط به جرایم رایانهای آموزش دیده است. او میتواند به افراد و سازمانهایی که به عنوان متهم یا شاکی در پروندههای جرایم رایانهای حضور دارند، کمک کند تا بتوانند از حقوق خود دفاع کنند.
حکم قطعی دادگاه تجدیدنظر
به موجب ماده 330 قانون آیین دادرسی مدنی که به صورت زیر بیان میکند:
«آرای دادگاههای عمومی و انقلاب، در امور حقوقی قطعی است، مگر در مواردی که طبق قانون، قابل درخواست تجدیدنظر باشد»
براساس این ماده قانونی، یکسری از آرا، در صورت وجود درخواست تجدیدنظر، به دادگاه ارجاع داده میشوند و بعد از بررسی در دادگاه تجدیدنظر حکم صادر میشود. این رای یا حکم قطعی از جانب دادگاه صادر میشود که به رای یا حکم صادرشده رای قطعی یا حکم قطعی دادگاه تجدیدنظر گفته میشود. بنا به ماده 336 قانون آیین دادرسی مدنی که به صورت زیر بیان میکند:
«مهلت درخواست تجدیدنظر اصحاب دعوا، برای اشخاص مقیم ایران، بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور، دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است» اگر در مدت تعیینشده درخواست تجدیدنظر از طرف دعوا مطرح نشود، حکم قطعی در قانون است.
آیا میتوان حکم قطعی در قانون را تغییر داد؟
همانگونه که پیشتر ذکر شد به حکمی که امکان اعتراض برای آن وجود ندارد، حکم قطعی در قانون گفته میشود. این احتمال وجود دارد که حتی بعد از عبور پرونده از 2 مرحله تجدیدنظر و بدوی، از نظر شرعی یا قانونی ایراداتی داشته باشد. پس از لحاظ قانونی برای اعتراض به احکام قطعی دادگاه 4 روش زیر وجود دارد که در صورت ثبت حکم به وسیله دادگاه، میتوان حکم قطعی را تغییر داد:
واخواهی
درصورتیکه در مرحله بدوی رای دادگاه به صورت غیابی صادر شود و رای صادره به ضرر خواهان باشد، در این حالت خواهان میتواند درخواست تجدیدنظر نسبت به رای دهد. پس اگر رای به صورت غیابی و بعد از تجدیدنظرخواهی صادر شود و به ضرر خوانده باشد، امکان اعتراض و واخواهی برای شخص غایب وجود دارد که در صورت پذیرفته شدن توسط دادگاه، حکم تغییر مییابد. این موضوع در دادگاه تجدیدنظر بررسی میشود.
اعتراض شخص ثالث
اگر شخص ثالثی که شامل اصحاب دعوا نیست و در صورت صدور حکم قطعی در قانون، حقوق و منافع او تحت تاثیر قرار گیرد، توانایی اعتراض به حکم صادره را دارد که اگر بعد از بررسیهای لازم پذیرفته شود، حکم و رای قطعی تغییر مییابد. این نوع اعتراض نیز در دادگاه تجدیدنظر موردبررسی قرار میگیرد.
فرجامخواهی
با توجه به بند الف 368 قانون آیین دادرسی مدنی که به صورت زیر بیان میشود:
«احکام دادگاههای تجدیدنظر استان، قابل فرجامخواهی نیست، مگر احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف» پس اگر هریک از این موارد خواسته خواهان باشد، در دیوان عالی کشور میتوان حکم قطعی را مورد فرجامخواهی قرار داد.
اعاده دادرسی
بنا به ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی، نسبت به احکام قطعیتیافته، احتمال دارد در این ماده به جهاتی که مقرر شده است، اعتراض کرد که در این صورت برای رسیدگی به اعاده دادرسی دادگاه و صادرکننده حکم، مرجع صالح است. بهطورکلی موارد اعاده دادرسی در این ماده، شامل موارد زیر میشود:
- مورد ادعای خواهان نبودن موضوع حکم
- صادر شدن حکم به میزان بیشتر از خواسته
- وجود تضاد در مفاد حکم ناشی از استناد به مواد متضاد یا اصول
- متضاد بودن حکم دیگر یا حکم صادره درباره دعوا و اصحاب آن که از قبل به وسیله همان دادگاه صادر شده و بدون ایجاد مغایرت به سبب قانونی
- به کاربردن تقلب و حیلهای اثرگذار در حکم دادگاه توسط طرف مقابل درخواستکننده اعاده دادرسی
- مستند بودن حکم دادگاه به اسنادی که بعد از صدور، جعلی بودن آن ثابت شده و بعد از صدور حکم، با ارائه مدرک و اسناد، علت حقانیت درخواستکننده دادرسی درخواستکننده باشد و بتوان در اختیار متقاضی نبودن مدارک و اسناد جریان دادرسی را ثابت کرد.
بیشتر بخوانید (وکیل طلاق توافقی)
طلاق توافقی، یک نوع طلاق است که در آن زوجین به صورت مشترک تصمیم به جدایی می گیرند و در مورد مسائل مالی و فرزندان به توافق می رسند. در این نوع طلاق، نیازی به رسیدگی قضایی نیست و زوجین می توانند با مراجعه به دفتر خدمات الکترونیک قضایی و ثبت توافق نامه خود، طلاق خود را ثبت کنند.
وکیل طلاق توافقی، یک متخصص حقوقی است که در زمینه دعاوی خانواده آموزش دیده است. او می تواند به زوجین در فرآیند طلاق توافقی کمک کند تا بتوانند به بهترین شکل ممکن از حقوق خود دفاع کنند و طلاق خود را به صورت قانونی و بدون مشکل انجام دهند…
آشنایی با آثار حکم قطعی در قانون
حکم دارای اثر نسبی است؛ به بیان دیگر علی قاعده نسبت به محکومعلیه یا قائم مقام او قابل اجرا است. در عین حال حکم دادگاه به عنوان مدرک و دلیل علیه اشخاصی به جز محکوم علیه یا قائم مقام او قابل استناد است؛ ضمن اینکه در برخی از موارد حکم علیه شخص ثالث نیز قابل اجرا است. در هر صورت علاوه بر توان اجرایی آن که علیالاصول ویژه احکام قطعی است، آثاری مانند توان اثباتی، اعتبار امر قضاوتشده و قابلیت شکایت آن و فراغ دادرسی دارد که در ادامه به بررسی هریک از آنها میپردازیم.
توان اثباتی
حکم دادگاه با توجه به اینکه سندی است که به وسیله قاضی (مامور رسمی) با توجه به مقررات و در حدود صلاحیت او تنظیم شده است، مشمول ضابطه مقرر در ماده 1287 قانون مجازات اسلامی میشود. پس آن را سند رسمی میدانند و مانند هر سند رسمی دیگری، به قاضی این اطمینان را میدهد که مفاد آن صحیح است.
فراغ دادرسی
با توجه به ماده 155 قانون اساسی که این گونه بیان میکند: «دادگاه پس از امضای رای، حق تغییر آن را ندارد» دادگاه بعد از صدور رای، نسبت به رسیدگی آن فارغ میشود. در قانون جدید این امر به صورت صریح پیش بینی نشده است؛ در عین حال و براساس تغییر حکم دادگاه بهوسیله دادگاه صادرکننده حکم و بنا به ماده 8 ق. ج. فقط در مواردی مجاز اعلام میشود که در قانون پیشبینی شده است.
بیشتر بخوانید – (وکیل خانواده)
وکیل خانواده، همانند یک راهنما است که افراد خانواده را در مسیر درست هدایت می کند. او با دانش و تجربه خود، کمک می کند تا افراد خانواده بتوانند به بهترین شکل ممکن، از حقوق خود دفاع کنند و مشکلات حقوقی خود را حل کنند.
تخصص و تجربه: یک وکیل خانواده خوب، باید در زمینه دعاوی خانواده تخصص و تجربه کافی داشته باشد. این تخصص و تجربه به او کمک می کند تا بتواند بهترین راه حل را برای موکل خود پیدا کند.
مهارت های ارتباطی: یک وکیل خانواده خوب، باید مهارت های ارتباطی خوبی داشته باشد. او باید بتواند به خوبی با موکل خود و طرف مقابل او ارتباط برقرار کند…..
اعتبار امر قضاوت شده
یکی از مهمترین آثار حکم، اعتبار امر قضاوت شده است. یکی از ویژگیهای استثنایی و اصلی حکم، اعتبار امر قضاوت شده است که هیچ سند صادره از مقام اداری ندارد. با توجه به قاعده امر قضاوت شده که در بند 6 ماده 84 قانون جدید به آن اشاره شده است، اقامه دوباره دعوا را پس از صدور حکم و قطعیت آن ممنوع مینماید.
قابلیت شکایت
یکی دیگر از آثار حکم و قرارهای قاطع آن این موضوع است که میتوان آن را در معرض شکایت متناسب قرار داد. شکایت از آراء به 5 روش احتمال دارد مطرح شود: اعاده دادرسی، واخواهی، اعتراض شخص ثالث و فرجام که در قسمتهای بالا به بررسی هر کدام از آنها پرداختیم. توجه داشته باشید که نسبت به تمام آراء 5 روش ذکرشده قابل اعمال نیست.
غیرقابل ابطال بودن
دعوای بطلان هر سندی مانند اسناد رسمی علیالقاعده قابل رسیدگی و طرح در دادگاه است، اما نمیتوان به خواسته بطلان رای صادره دعوایی اقامه نمود. بلکه شخص متضرر از رای صادره راهی جز شکایت متناسب (تجدیدنظر، واخواهی و…) برای ابطال آن ندارد. توجه داشته باشید که این موضوع زمانی امکانپذیر است که مدت شکایت پایان نیافته و چنین شکایتی پیشبینی شده باشد. قاعده غیرابطال بودن شامل قرارها و اکام میشود.
بیشتر بخوانید – (وکیل مهریه)
وکیل مهریه گروه وکالت کیاوکیل به دلیل ماهیت مادی مهریه، گرفتن وکیل مهریه دارای حساسیت بالایی می باشد. طرح دعاوی مهریه در زمان صلح زوجین ممکن است لزوماً به پرداخت یا بذل توافقی مهریه نینجامد و طرفین نیاز به حضور یک وکیل مهریه برای حل و فصل دعاوی خود را لازم بدانند. مطالبه مهریه لزوماً در شرایطی که زوجین امکان ادامه زندگی مشترک را با یکدیگر ندارند، طرح نمیشود. طلب مهریه یا درخواست بذل آن ممکن است، در زمان صلح زوجین نیز مطرح شود.
سخن پایانی
در این مطلب سعی کردیم به بررسی حکم قطعی در قانون بپردازیم. بهطورکلی در قانون حکم به دو صورت قطعی و غیرقطعی صادر میشود. اگر بعد از صدور رای و حکم قطعی نتوان اعتراض یا واخواهی کرد، به آن حکم قطعی میگویند. درصورتیکه اگر در حکم صادرشده امکان اعتراض و تجدیدنظر وجود داشته باشد، به آن حکم غیرقطعی گفته میشود. توجه داشته باشید که در برخی از موارد امکان اعتراض به حکم قطعی وجود دارد که در این مطلب به صورت کامل به این مسائل پرداختیم.